روش های تربیت دینی فرزندان

مقدمه:

انسان زندگی خود را در خانواده آغازمی‌کند و این نهاد، کارکردی بنیادی درتربیت و پرورش فرد دارد.از این روی یکی از دغدغه‌های والدین، تربیت دینی فرزندان می باشد .

شکوفایی استعدادها و ارزش‌های والا، بر اساس تربیت است و انسان شدن و رسیدن به کمال نهایی، مرهون تعلیم و تربیت است و هدف از تعلیم و تربیت در اسلام هم شکوفایی استعدادها در جهت رشد انسان و تجلی عزت نفس در راه رسیدن به کمال و تبدیل شدن به انسان کامل دانسته شده است، به همین خاطر اگر بخواهیم فرزندانمان به انسان کامل تبدیل شوند، لازم است که آنها به طور صحیح تربیت شوند.

معنای تربیت:

در تعریف تربیت برخی تربیت را فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه درون او دانسته اند ، برخی تربیت را آموزش‌های اخلاقی می‌دانند که به رفتار منجر می‌شوند،برخی دیگر تربیت را ربانی شدن می‌دانند و برخی هم معتقدند که تعلیم و تربیت، بحث ساختن انسان‌هاست. در واقع تربیت، عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یکی شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن. تربیت دینی فرآیندی است هدفدار، که می خواهد رفتار را دینی کند.

خانواده:

یکی از ارکان تربیت ، آموزش می باشد. آموختن گونه‌های گوناگون رفتارها، اعمال، نگرش‌ها، تفکرات، اعتقادات و باورها. خانواده، نخستین موقعیتی  است که در آن انسان به آموختن می‌پردازد.

بر مبنای یک احساس و سنت دیرین، مشخص‌ترین مسئولیت خانواده در برابر زیست و رفاه فرزندان، تامین نیازهای اولیه و تربیت دینی فرزندان می باشد و کودک، نخستین چشم‌انداز از جهان پیرامون را در خانواده می‌آموزد و در خانواده است که برای اولین بار، احساس وجود می‌کند. در این محیط است که کودک با آداب و رسوم ملی، مراسم دینی، وظایف فردی و مسئولیت‌های خود آشنا می‌شود.

تربیت خانوادگی در رشد فرزندان، نقش بسزایی دارد و با توجه به این نقش مهم و تاثیر گذار، در اسلام موضوعی به نام حقوق کودکان مطرح است. از جمله حقوق کودکان که بر عهده خانواده هاست، تامین سعادت دنیایی و آخرتی آنان است که این هدف فقط از راه تربیت دینی فرزندان میسر می باشد.

شیر دادن، انتخاب نام نیک، تعلیم قران، تربیت دینی، تکریم و احترام به اولاد، عدالت میان فرزندان از مواردی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.

تحقیقات نشان داده است بیشتر نابسامانی ها و بزهکاری های رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سالهای زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین بسر می برد.

در واقع اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزندان ، آشنایی با تعالیم قران کریم است چنان‌که امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او بنهد و به‌خوبی تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزد.

حضرت علی(ع) درباره تربیت کودک به امام حسن (ع) می فرماید: دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم.

مراحل تربیت دینی فرزندان:

از نگاه دین، خانواده  در سه مرحله به تربیت دینی فرزندان می پردازد. در مرحله اول زندگی ، کودکان از طریق مشاهده رفتار دینی والدین، آموزشهای کوچک  درباره دین مانند یادگیری برخی از ذکر ها و رفتارهای ساده مانند جهت یابی قبله، وضوگیری و نیز دریافت پاسخهای صحیح در قبال پرسشهای دینی خود از والدین، پایه های اولیه دینداری را در خود ایجاد می کنند.این مرحله ، دوره هفت ساله اول زندگی کودک می باشدو

در دوره هفت ساله دوم که دوره ابتدایی است، با جدیت و تقاضای قوی تری که والدین از فرزندان نسبت به توجه در امور دینی و نیز آموزش شیوه های صحیح اجرای آن دریافت می کنند، رفتارها را به صورت اولیه در خود نشان می دهند. در واقع در این دوره والدین به صورت جدی تر به تربیت دینی فرزندان می پردازند و از آنها می خواهند که نسبت به امور دینی توجه نشان دهند.

در دوره سوم که دوران متوسطه اول و دوم یکی است، انتظار می رود که این آموزشها و مقدمه چینی ها نتیجه داده باشد و نوجوان رفتار دینی را به عنوان بخشی از برنامه های روزانه خود در نظر بگیرد.

والدین باید توجه داشته باشند ، در تمام این سه دوره، از هر نوع شتابزدگی، انتظار بیش از توان، سخت گیری و سرزنش و دیگر روشهای منفی پرهیز کنند و دین را با خاطراتی شیرین و جذاب در کام کودکان قرار دهند.

روش های تربیت دینی فرزندان:

روش کلی تربیت انس و عادت دادن کودک به داشتن صفات و رفتار پسندیده و رفع علاقه نسبت به رفتار ناپسند و صفات زشت  می باشد. در واقع نماز خواندن خود والدین و وادار کردن کودک در سنین هفت سال به بعد به نماز و همراه بردن به مجالس دعا و ذکر اهل بیت و آموزش قرآن کریم و امور معنوی دیگر در تربیت دینی کودک تاثیر بسزایی خواهد داشت.

1- آموزش:

در آموزش دینی شیوه ها و فنونی برای تربیت مطرح است که مهم ترین آنها عبارت اند از بحث کردن در مورد جهان و طبیعت و آفاق و انفس، دادن تذکر در موارد لازم و ضروری مثلا به کودک بگویید که دروغ گفتن کار زشتی است، توجه دادن به خود و ابعاد وجودی خود ، واداشتن به تفکر و تدبر در امور، تعقل و استدلال ، استفاده از تجارب شخصی ، سیاحت و زیارت اماکن و در سایه آن دادن آگاهی ، عبرت آموزی و …

آموزش ها و درس های دینی نمی توانند ذهنی باشند ، چون ممکن است در این صورت خشک و بی نتیجه باشد. باید در مواردی کودک  را به تماشای زیبایی های آفرینش و مذهب و تعالیم آن جهت دهیم تا عظمت و قدرت آفریدگار در اعمال و روح او ایجاد شود.

برای تربیت دینی فرزندان باید قدرت درک آنها را از طریق سؤالات بالا ببرید و قدرت تعمیم آنها را با این گونه پرسش ها تقویت کنید : زمین را که آفرید؟ درخت را که آفرید؟ آب را چه کسی به وجود آورد؟ آسمان را چه کسی ؟ و … و سپس نتیجه بگیرید که : همه چیز را خدا آفرید.

بهتر است  والدین با پرسش های مکرر ، خدا را در ذهن کودک بزرگ و دوست داشتنی کنند؛ روح مذهب را در اعماق وجود او نفوذ دهند، و شک ها را از درون او از بین ببرند. آموزش ها به صورت شنیداری و دیداری و حتی لمس و درک باشد تا کودک را به خود آورد و او را قلباً به مکتب خود معتقد و علاقه مند سازند.

2- پرورش :

از دیگر روش های تربیت دینی فرزندان پرورش مذهبی آنهاست . پروش مذهبی ، تکیه به مسائل و جنبه هایی است که مهم ترین آنها عبارت اند از: احیای فطرت، تزریق محبت خدا، ایجاد عُلقه به اولیای الهی

احیای فطرت:

در سرشت و ذات کودک جنبه هایی وجود دارند که فرد را به سوی تقوا و عدالت ، پاکی و صداقت می کشانند.

میل به پاکی و صفا در کودکان چیزی است که در همه جای جهان می توان از آن سراغ گرفت . ما در هیچ کجای جهان فردی را نمی شناسیم که در کودکی و خردسالی خواستار خیر و پاکی ، جوانمردی و صداقت نباشد و یا کمک به مظلوم مورد تحسینش قرار نگیرد .

احیای فطرت ، خود گامی است به سوی رشد ، و در پرورش و سازندگی افراد نقشی فوق العاده دارد. در تربیت دینی فرزندان  ، والدین سعی می کنند که طفل را به فطرت ارجاع دهند و داوری را از وجدان او بطلبند و حظّ و بهره ی او را بر اساس آن قرار دهند که فطرت و وجدانش تأیید می کند.

همچنین در تربیت و سازندگی نسل ، سعی بر این است که تنها از حق طرفداری شود و به کودک نیز القاء شود و حق  را دور از هر گونه شائبه ای و پیراسته از هرگونه مصلحت جویی به کودک نشان داده شود. اجازه دهیم که فطرتش سالم و دست نخورده باشد و به راستی و درستی و پاکی همچنان مأنوس و دوست دار فضائل باشد.

تزریق محبت خدا:

یکی دیگر از روش های تربیت دینی فرزندان ، تزریق مجبت خدا در وجود آنها می باشد. در حقیقت  والدین و مربیان کودک باید کاری کنند که کودک خدا را دوست داشته باشد . در این صورت است که او می تواند عامل به احکام خدا شود .

برای رسیدن به این هدف ضروری است خدا را دوست داشتنی ، مهربان و بخشنده و صمیمی تر از پدر و مادر معرفی کنید.همچنین ضروری است این تصور در ذهن کودک ایجاد  شود که خدا او را دوست دارد و می خواهد او فردی ارزنده شود و خوشبخت و سعادتمند باشد.

با کودکان لااقل تا شش سالگی باید دائماً از مهر و عنایت خدا و از لطف و کرامت او سخن گفت ، نه از خشم و غضب و جهنم و عذاب او. در طریق تزریق محبت خدا دردل کودک از هر وسیله حقی می توان استفاده کرد و داستانها و قصه هایی در این رابطه می توان ساخت ؛ البته باید درنظر داشت که تصور و سخن والدین درباره خدا در کودک مؤثر است . اگر آنان خدا را فردی خشمگین معرفی کنند یا رحیم ، در تلقی کودک مؤثر خواهد بود.

کودک به مسائلی مانند برگزاری نماز جماعت ، تربیت گروه سرودهای مذهبی و مشارکت در آنها علاقه مند است. دکلمه ، نمایش ، عبادت های جمعی ، آوازهای مذهبی به صورت گروهی در تربیت مذهبی کودکان بسیار مؤثر است و باعث رشد مذهبی ، صفا و اخلاص آنها می شود ؛ اگر چه برخی از آنها برای خوشایند دیگران صورت گیرد.

ایجاد علاقه به اولیای الهی:

از دیگر روش های تربیت دینی فرزندان این است که در آنها نسبت به رسول خدا و ائمه اطهار علاقه ایجاد کنید. در واقع کودک باید به اولیای دین، به رسول خدا و ائمه علیهم السلام و دیگر پاسداران مذهب علاقه مند باشد تا امر و نهی شان و راه و روششان در او اثر گذارد و شیوه های زندگی آنان را سرمشق قرار دهد.

برای رسیدن به این هدف باید از روش های گوناگونی استفاده کرد که یک نمونه ی آن ذکر داستان زندگی و شرح فداکاری و خدمات آنهاست. اصولاً کودکان کسانی  را که جنبه اعجاب و تحسین آنها را بر می انگیزند و راه و روش قهرمانان را دارند علاقمند  هستند. اگر بتوانیم شرح ایثارگری های آنان را به زبان ساده و قابل فهم برای کودک بیان کنیم ، در او علاقه ای قلبی نسبت به آنها پدید می آید و  آنها را دوست خواهد داشت و جنبه ی همانند ی وادارش می سازد که عملاً از راه و روش آنها تبعیت کند.

چهارراهکار پیامبر (ص) برای تربیت دینی کودکان:

حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی با اشاره به نقش خانواده در اسلام ، در رابطه با راهکارهای تربیت دینی از دیگاه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:

1- پدر و مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند.

در خانه‌ای که پدر و مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمی‌کنند یا به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.

والدین باید صداقت، رفاقت، تدین و مهربانی و اهل عمل بودن به خیر و خوبی‌ها را از خود نشان دهند. بنابراین خوشا به حال پدر و مادری که دین را شوخی نگیرد و آن را در عمل به فرزندانش بیاموزد.

2- فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.

در خانه‌هایی که دینداری پررنگ می‌شود شهدایی همچون شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تربیت می‌شوند.

3- فرزندانتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدانید با که می‌رود، کجا می‌رود و چه می‌کند. اما فرزندی که ازدواج کرد و رفت تلاش نکنید سلیقه‌ها و نظراتتان را به او تحمیل کرده و زندگی او را خراب کنید بلکه به آنها نظر مشورتی بدهید زیرا امر به معروف باید همراه با رفاقت باشد.

فرزندانتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(ع) ببرید که معنویت آن مجالس را جذب کنند  چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود.

4- رفیق بودن پدر و مادر با فرزندان

کلید تربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.

منبع: سایت تبیان article.tebyan.net

تهیه کننده: سمانه ساقی / معاون پرورشی
تایید کننده: راحله خزائی/معاون آموزشی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20